English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4644 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
laying up U تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
layig up position U موضع یا اسکله مخصوص تهیه سرپل ساحلی
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
oceanography U تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
hydrography U تهیه نقشه دریایی
purveying U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveyed U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveys U تهیه اذوقه تهیه سورسات
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
purvey U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveyed U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveys U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveying U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
map compilation U تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
caters U تهیه کردن
catering U تهیه کردن
catered U تهیه کردن
cater U تهیه کردن
prepare U تهیه کردن
prepares U تهیه کردن
afford U تهیه کردن
blends U تهیه کردن
supplying U تهیه کردن
supply U تهیه کردن
blend U تهیه کردن
provide U تهیه کردن
preparing U تهیه کردن
procuring U تهیه کردن
procure U تهیه کردن
administer U تهیه کردن
provides U تهیه کردن
administers U تهیه کردن
administering U تهیه کردن
administered U تهیه کردن
procured U تهیه کردن
afforded U تهیه کردن
affording U تهیه کردن
to find in U تهیه کردن
provision U تهیه کردن
supplied U تهیه کردن
procures U تهیه کردن
process U تهیه کردن
affords U تهیه کردن
processes U تهیه کردن
projections U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projection U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
processes U تهیه و تولید کردن
triplicate U در سه نسخه تهیه کردن
extemporizing U فورا تهیه کردن
preparation U تهیه کردن اتش
enables U تهیه کردن برای
enabled U تهیه کردن برای
quadruplicate U در چهارنسخه تهیه کردن
get U تهیه کردن فهمیدن
process U تهیه و تولید کردن
enabling U تهیه کردن برای
bills U تهیه کردن صورتحساب
bill U تهیه کردن صورتحساب
to lay in a stock U موجودی تهیه کردن
gets U تهیه کردن فهمیدن
preparations U تهیه کردن اتش
harness U اشیاء تهیه کردن
enable U تهیه کردن برای
harnessed U اشیاء تهیه کردن
getting U تهیه کردن فهمیدن
harnessing U اشیاء تهیه کردن
conserving U کنسرو تهیه کردن
conserves U کنسرو تهیه کردن
funded U تهیه وجه کردن
program U برنامه تهیه کردن
fund U تهیه وجه کردن
extemporized U فورا تهیه کردن
extemporize U فورا تهیه کردن
extemporising U فورا تهیه کردن
extemporises U فورا تهیه کردن
extemporised U فورا تهیه کردن
programs U برنامه تهیه کردن
whomp up U بسرعت تهیه کردن
extemporizes U فورا تهیه کردن
conserved U کنسرو تهیه کردن
prearrange U قبلا تهیه کردن
programmes U برنامه تهیه کردن
conserve U کنسرو تهیه کردن
effigies U تمثال تهیه کردن
effigy U تمثال تهیه کردن
programme U برنامه تهیه کردن
circumstantiate U امارات لازمه را تهیه کردن
aminister U تهیه کردن بکار بردن
to serve the city with water U اب برای شهر تهیه کردن
to provide for old age U برای پیری تهیه کردن
scabble U زمخت وناصاف تهیه کردن
to raise funds U تهیه وجه یاسرمایه کردن
drafted U تهیه کردن پیش نویس
draft U تهیه کردن پیش نویس
finances U بودجه چیزی را تهیه کردن
financed U بودجه چیزی را تهیه کردن
finance U بودجه چیزی را تهیه کردن
drafts U تهیه کردن پیش نویس
bossing U نقش برجسته تهیه کردن
bosses U نقش برجسته تهیه کردن
bossed U نقش برجسته تهیه کردن
boss U نقش برجسته تهیه کردن
to draw up U تهیه کردن درصف اوردن
handwrite U نسخه خطی تهیه کردن
financing U بودجه چیزی را تهیه کردن
mush U حریره اردذرت تهیه کردن
preparative U تدارکی مربوط به تهیه کردن چیزی
outlining U مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
munition U تدارکات جنگ افزار تهیه کردن
outline U مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
revictual U دوباره غذا یا خواربار تهیه کردن
finances U علم دارایی تهیه پول کردن
financing U علم دارایی تهیه پول کردن
develops U توسعه دادن وضعیت تهیه کردن
finance U علم دارایی تهیه پول کردن
outlines U مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
develop U توسعه دادن وضعیت تهیه کردن
outlined U مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
financed U علم دارایی تهیه پول کردن
mekeready U وسایل تهیه کردن فرم وصفحه بندی
formulation U تهیه جمع اوری فرمول بندی کردن
mekeready U تهیه واماده کردن فرم وصفحه و گراور
schematize U بصورت برنامه دراوردن طرح یا نقشهای تهیه کردن ابتکار کردن
pre engage U ازپیش برای خود تهیه کردن تعهد قبلی کردن
financed U درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
finances U درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
furnish U تهیه دیدن مجهز کردن دادن وسایل واماد
procurement U تهیه و انجام خدمات و اماد تدارک کردن وسایل
financing U درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
furnishes U تهیه دیدن مجهز کردن دادن وسایل واماد
furnishing U تهیه دیدن مجهز کردن دادن وسایل واماد
finance U درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
to pull off something [contract, job etc.] U چیزی را تهیه کردن [تامین کردن] [شغلی یا قراردادی]
castellation U تهیه استحکامات تدافعی سنگربندی کردن مستحکم کردن
orchestrates U هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrated U هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
back-up U کپی پشتیبان تهیه کردن پشتیبانی کردن
back up U کپی پشتیبان تهیه کردن پشتیبانی کردن
orchestrating U هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrate U هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
bookings U نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
booking U نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
furnishes U مزین کردن تهیه کردن
furnish U مزین کردن تهیه کردن
makes U تهیه کردن طرح کردن
put out U تهیه کردن اشفته کردن
to draw out U تهیه کردن طرح کردن
furnishing U مزین کردن تهیه کردن
make U تهیه کردن طرح کردن
To make reservations. To book seats. U جا تهیه کردن ( رزرو کردن )
intracoastal sealift U سیستم حمل و نقل دریایی ساحلی در عملیات
sea frontiers U مرزبانی دریایی پایگاه فرماندهی دفاع ساحلی
supply U تهیه
supplied U تهیه
counter preparation U ضد تهیه
purvey U تهیه
preparation U تهیه
purveying U تهیه
purveyed U تهیه
seating U تهیه جا
preparations U تهیه
housing U تهیه جا
ministration U تهیه
off hand U بی تهیه
procurement U تهیه
purveys U تهیه
provision U تهیه
supplying U تهیه
daymark U علامت ساحلی بدون چراغ فار دریایی روزانه
code U قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
conformal projection U نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
phototostat U رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
on the stocks U د رشرف تهیه
preparation U تهیه و ارایش
preparations U تهیه مقدمات
preparations U اتش تهیه
preparations U تهیه و ارایش
to make provision U تهیه دیدن
triplication U تهیه در سه نسخه
to bargain for U تهیه دیدن
provided [that] <conj.> U تهیه شده
photo imagery U تهیه عکس
furtherance U تهیه وسایل
preparation U اتش تهیه
supplier U تهیه کننده
suppliers U تهیه کننده
base development U تهیه پایگاه
the water supply of tehran U تهیه اب تهران
the preparation day U روز تهیه
weaponry U تهیه سلاح
parasceve U روز تهیه
laid on <past-p.> U تهیه شده
preparation U تهیه مقدمات
provided <adj.> <past-p.> U تهیه شده
appropriated <adj.> <past-p.> U تهیه شده
pitched U تهیه دیده
purveyance U تهیه خواربار
placement U تهیه شغل
placements U تهیه کار
victual U تهیه اذوقه
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com